قیاس افتراضقیاس افتراض، بهمعنای قیاس مورد استفاده در اثبات صحت عکوس و اثبات نتایج اشکال قیاس است. ۱ - توضیح اصطلاحقیاس افتراض، از اقسام قیاس مرکب، و نیز یکی از ادله اثبات صحت عکوس و اثبات نتایج اَشکال قیاس است. ۲ - نحوه کاربرد قیاس افتراضقیاس افتراض برای اثبات عکس قضایا، به این صورت است که ذات موضوع را شئ معیّنی فرض کرده و دو وصف موضوع و محمول را بر آن حمل میکنند. از دو قضیهای که به این طریق به دست میآید، قضیهای که محمول آن، وصف موضوع میباشد قضیه موجبه باید باشد و اما قضیهای که محمول آن، وصف محمول میباشد به لحاظ ایجاب و سلب، تابع قضیه اصل است. از انضمام این دو قضیه قیاسی تشکیل میشود که یا بیواسطه، منتج قضیه عکس خواهد بود، و یا بعد از انضمام مقدمه صادق دیگر (مثل آنچه در بیان عکس لادوام در مشروطه خاصه و عرفیه خاصه لازم است). ۳ - شروط قیاس افتراض۱. قیاس افتراض در ضربهایی قابل جریان است که یکی از دو مقدمه قیاس اصل، قضیه جزئیه باشد. ۲. قیاس افتراض همیشه از دو قیاس تشکیل میشود که یکی از آن دو باید از شکل اول باشد که بدیهیالانتاج است و دیگری باید از ضربهای اجلای همان شکلی که اثبات صحت انتاج آن مورد نظر است، باشد. ۴ - اثبات صحت نتایجشیوه اثبات صحت انتاج اَشکال قیاس اقترانی به طریق قیاس افتراض، به این صورت است که یک عنوانی برای موضوع قضیه جزئیه مورد بحث (قیاس اصل) فرض میشود، و قضیه جزئیه به دو قضیه کلی تبدیل میشود؛ یعنی دو قضیه کلی از قضیه جزئیه مورد بحث استخراج میکنیم: ۱. قضیه موجبه کلیهای که موضوع آن، همان عنوان مفروض است، و محمول آن، موضوع قضیه جزئیه مورد بحث است. ۲. قضیه کلیهای که موضوع آن، همان عنوان مفروض است، و محمول آن، محمول قضیه جزئیه مورد بحث است، و از حیث کیفیت (سلب و ایجاب) نیز، تابع قضیه جزئیه مورد بحث میباشد. سپس با یکی از دو قضیه استخراج شده و یکی از دو مقدمه قیاس اصل، شکل اول تشکیل میشود. نتیجه حاصل از این شکل با قضیه دیگر (از دو قضیه استخراج شده)، قیاس دیگری تشکیل میدهد که نتیجه آن با نتیجه قیاس اصل یک سان خواهد بود. [۲]
قطبالدین رازی، محمد بن محمد، تحریر القواعد المنطقیه فی شرح رسالة الشمسیه، ص۱۴۴.
[۳]
شیرازی، قطبالدین، درة التاج (منطق)، ص۱۳۱-۱۳۸.
۵ - مثالی از ضرب سومِ شکل سومقیاس اصل: "بعضی از حیوانها انسان هستند، و هر حیوانی رونده است، پس بعضی از انسانها روندهاند". برای اثبات صحت نتیجه این ضرب، عنوانی (نویسندگی) برای موضوع صغرا (حیوان، که به صورت جزئی است) فرض میکنیم و دو قضیه کلی از آن قضیه جزئیه استخراج میکنیم: ۱. هر نویسنده حیوان است. ۲. هر نویسنده انسان است. قضیه شماره ۱، را صغرا، و کبرای قیاس اصل را کبرا قرار میدهیم تا شکل اول تشکیل گردد: "هر نویسنده حیوان است، و هر حیوانی رونده است، پس هر نویسنده رونده است". سپس قیاس دیگری با نتیجه حاصل، و قضیه شماره ۲، که استخراج شده بود تشکیل میدهیم: "هر نویسنده انسان است، و هر نوسنده رونده است، پس بعضی از انسانها روندهاند". ملاحظه میشود که نتیجه قیاس مزبور با نتیجه قیاس اصل یک سان میباشد. این طریق، فقط در قضایای موجبه و سالبه موجهات مرکبه که وجود موضوع در آنها ثابت است، کاربرد دارد. [۶]
قطبالدین رازی، محمد بن محمد، تحریر القواعد المنطقیه فی شرح رسالة الشمسیه، ص۱۳۰.
۶ - مستندات مقالهدر تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است: • شیرازی، قطبالدین، درة التاج (منطق). • مظفر، محمدرضا، المنطق. • ابنسینا، حسین بن عبدالله، النجاة. • ابنسینا، حسین بن عبدالله، الاشارات و التنبیهات. • علامه حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید. • قطبالدین رازی، محمد بن محمد، تحریر القواعد المنطقیه فی شرح رسالة الشمسیه. • مشکوةالدینی، عبدالمحسن، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه. ۷ - پانویس
۸ - منبعپایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «قیاس افتراض»، تاریخ بازیابی۱۳۹۶/۳/۲۴. |